به گزارش سینماپرس، بخش نخست برنامه نقدسینما که مهمترین برنامه سینمایی سیما به شمار میرود در بخش نخست به گفتوگوی بهروز افخمی با منوچهر شهسواری، رئیس «خانه سینما» درباره نامه ۲۰۰ سینماگر، اختصاص داشت. در این گفتوگو بهروز افخمی چندینبار به روشنی از شاهسواری سئوال کرد آیا امضا این بیانیه اقدامی سیاسی یا خواستهای صنفی است و هربار شاهسواری از یک پاسخ روشن و شفاف پرهیز کرد و گفت: وظیفه دارم درباره دو موضوع صحبت کنم. اول مشکل فیلم «خانه پدری» و دوم مشکل فیلم «مطرب» مصطفی کیایی. ممنونم از صبوری و بردباری هر دو و معتقدم تنها راه پیش روی ما همین صبوری است. وزیر ارشاد توانست با تعامل، موضوع را حل کند. ما به یقین رسیدیم که آقای رئیسی در جریان موضوع نبوده است. با همکاری معاونت فرهنگی مسئله سادهای که قابلیت حل و فصل داشت حل شد.
در ادامه برنامه بهروز افخمی گفت: این بیانیه ۲۰۰ نفره در حالی صادر شده که انگار امضا کنندگان از بندهای آن خبر نداشتند و همین موجب شد تا جنبه سیاسی بودن آن پررنگتر باشد. حتی نسبت به برخی از مشکلات سینمای ایران، کاملا خنثی است؛ مثلا نمیگویند که پروانه ساخت بالاخره خوب است یا بد؟
منوچهر شاهسواری بازهم با پرهیز از جواب سئوال بهروز افخمی گفت:یکی از قدیمیترین اعضای شورای پروانه ساخت هستم و سالها است در تلاشم ماجرای پروانه ساخت را از سینمای ایران حذف کنم. با فضاهای اداری و شبه قانون مواجه هستیم و مقاومت بخشی از سینما. ما باید مسئولیتپذیری خود را اعلام کنیم. بخش عمدهای از مشکلات سینمای ایران این است؛ تا زمانی که نظام مقتدر تهیهکنندگی که قدرت تشخیص متن، پیگیری تولید و پذیرفتن مسئولیت داشته باشد، نداریم اوضاع همین است. روش بیانیه نویسی برای فعالیت سیاسی روش دمده و عقب افتادهای است. به من پیشنهاد نشد امضا کنم چون به روش بیانیه نویسی اعتقاد ندارم. اگر میخواستیم برای مثال اگر میخواستیم با بیانیه نویسی مشکلات فیلمها و بحث ممیزی را حل کنیم میشد؟ به جز دوران آقای شمقدری من به یاد ندارم فیلمی به دلایل ممیزی سیاسی پروانه ساخت نگرفته باشد. راه حلها محصول جنگ نیست و دوستان من بر سر یک نگاه همدلانه بر سر معضلات سینما روش غلطی را انتخاب کردند. حل و فصل مسائل سینمای ایران در پشت صحنه و دیگر بخشها با صدور بیانیه شکل نمیگیرد شاید با اندیشهورزی اتفاقی بیفتد اما با بیانیه خیر. بخشی از مشکلات همکاران من کمبود کار به میزان رشد متقضایان کار است. این بازار نیازمند گستردگی است و از طریق تکنولوژی فراهم شده است اما نگاههای تنگ نظر اجازه نمیدهند این بازار گسترده شود. نگرانی همکاران من از سر بیکاری، امری واقعی است.
چرا خشونت آشکار «خانهپدری» چندان خوب از آب درنیامده؟ / «خانه پدری» قصهگو است یا روایتگر؟
در ادامه این برنامه میز نقد فیلم خانهپدری با حضور سعید مستغاثی و علی علائی برگزار شد.
سعید مستغاثی درباره فیلم خانه پدری گفت : وقتی این فیلم را دیدم باورم نمیشد این فیلم کار کیانوش عیاری باشد. حرف من راجع به ساختار فیلم است. در فیلمهای قبلی او تاکید روی جزئیات بسیار زیاد بود. این فیلم ساختار ندارد و شلختگی در فیلم به چشم میآید. نمیدانم تحت چه شرایطی ساخته است. ۱۰ دقیقه اول که باید سکانس موثر فیلم باشد بد اجرا شده است. ما دو نوع خشونت در سینما داریم؛ یکی خشونت نشان نداده است، مثل؛ سکوت برهها که تاثیر بیشتری دارد. روش دیگر هم نمایش کامل خشونت است که آن را نشان میدهی و حال مخاطب را بد میکنی، همچون ارّه که اگرچه کیانوش عیاری میخواهد روش دوم را در پیش بگیرد آن را بد اجرا میکند. بازی ملوک در ابتدای فیلم، بسیار ضعیف است و حتی کاریکاتوری شده است. مهران رجبی هم که انگار از وسط سریال «دردسرهای عظیم» رفته وسط این فیلم قرار گرفته است. مفاهیم و آدمها بارها و بارها تکرار میشوند و کارگردان اصرار دارد که مخاطب را شیرفهم کند.
علی علائی در پاسخ به سعید مستغاثی گفت:جواب سعید مستغاثی تا نیم ساعت دیگر در فضای مجازی داده میشود. در یک شب ۲۷۰۰ نفر این فیلم را در سالن برج میلاد دیدند. سوالی دارم، آیا شما این فیلم را تا آخر دیدید؟ آیا اذیت شدید؟
شما ایراد گرفتید در مورد قصه! آیا همه فیلمها باید قصه بگویند؟ اگرفیلمی قصه ندارد به این معنا نیست که اشکال دارد. فیلم میتواند روایت داشته باشد. قصه میتواند از رمان گرفته شده باشد اما روایت صرفا بیان جزئیات است. فیلمی که مدعی قصهگویی نیست را نباید گفت چرا قصه نداری!؟ فیلم فیلم موقعیت است.
بهروز افخمی افزود:میخواهی منکر شوی که فیلم متعلق به سینمای آزار است. خود کیانوش عیاری قبول دارد و میگوید میخواهم تماشاگر جایی آزار ببیند. یکی از دلایل عبور فیلم از بحرانها صداقت آشکار کارگردان بود. اینکه فیلم بعد از ۱۰ دقیقه اول جذابیتش از بین میرود ادعای سعید مستغاثی است.
علائی در پساخ به افخمی گفت:در هر کجا که به نظر شما تکراری رسید برای من اینطور نبود و احساس خستگی و شیر فهم شدن نداشتم. کیانوش عیاری معتقد است فیلمهای من کشمکش آدمها با جهان پیرامونشان است و این مولفه را در فیلمهایش دارد. او فیلمساز پرهیزگاری است و وقتی میتواند سانتیمانتالیسم را نشان بدهد طوری خویشتنداری میکند به عمد که گاهی آدم را عصبی میکند. در «خانه پدری» هم این اتفاق افتاده است وگرنه او بلد بود طور دیگری صحنه. های مختلف فیلم را بسازد.
تمدن سازی یا تمدن سوزی؟ / کره چگونه برای تاریخی که وجود نداشت، فیلم ساخت؟ / برخورد با خانه پدری درست بود؟ / شهید آوینی درباره سینمای تمدن ساز چه میگوید؟
بخش سوم این برنامه به میز بررسی موضوع «تمدن سازی در سینما» با حضور دکتر سید حسین شهرستانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر جامعهشناسی و سیدمحمد حسینی، مدیر مرکز تولید متن سازمان سینمایی حوزه هنری اختصاص داشت.
سید محمد حسینی در این بخش از برنامه گفت: شاید در کشورهای دیگر تمدن سازی به واسطه سینما باشد. کشوری مثل تاجیکستان فیلمی درباره کوروش ساخته است. کره تاریخ سازی میکند آن هم از اتفاقاتی که در تاریخشان نبوده است، در این کشور صنعت سینما و سریال سازی جدی شده است و دنیا را دارند فتح می کنند. همین اتفاق برای ترکیه افتاده است. اینکه «جایگاه سینمای ما کجاست؟» سوال ما است. «دار و دسته نیویورکیها» و تکثر آدمهایی که برای جست و جوی طلا آمده بودند و در سالن تاریک به وحدتی بین احساسی بین خودشان رسیدند شد تولد یک ملت. این جریان به قوت ادامه پیدا کرده و دیروز و امروزشان را به هم پیوند زده است. آمریکاییها گذشته خودشان را ادامه تمدن یونان میدانند و اساطیر یونان را به خود ربط میدهند.
افخمی در ادامه اشاره کرد:شک دارم سینما بتواند تمدن ساز باشد. جان فورد یکی از بزرگترین فیلمسازانی که برای آمریکا تمدن ساخته است اما خودش منکر این است. او دائما تاکید میکرد که این حرفها درباره من گندهگویی است. کارهایی که برایش دستمزد میگیرم را تلاش کردم خوب تعریف کنم.
حسینی در پاسخ به افخمی گفت:شما نگاه فیلم سازانه دارید اما من نگاه برآیندی دارم. شرایط موجود این حس را به ما داد که در آمریکا چنین نگاهی وجود دارد و نگاه ما به عنوان مخاطب این برآیند را دارد. ما امروز در ایران جومونگ را بیشتر از جمشید و کیومرث میشناسیم.
سید حسین شهرستانی مهمان و ممتاز این برنامه در ادامه اشاره کرد: قبای سینمای تمدن ساز برای سینمای ایران گشاد است. ما سینما را باید از ورطه تمدنسوزی نجات بدهیم. ما تمدن داشته را هم میسوزانیم و تخریب میکنیم. فیلم «خانه پدری» را که دیدم در ذهنم از کارگردان پرسیدم، چرا؟ چه خبر است؟ چرا یقه میگیری؟ چرا حمله میکنی؟ این رفتار غیر مدنی است و بعد دیدم برخورد قضائی با اینها شاید درست نباشد. همانطور که معتاد مجرم نیست، بیمار است و به نظرم فیلمسازی هم که سعی دارد در آثارش به مردم توهین کند هم دچار یک بیماری است که برخورد قضائی جواب نمیدهد. من این فیلم را بخواهم تحلیل کنم میگذارم کنار فیلم بسیار خوب «پرده آخر» واروژ کریم مسیحی. آقای عیاری تصویری وحشتناک از گذشته و تخریب طب ابن سینایی را در فیلم «روزگار قریب» نشان داد و صدا وسیما هم خوشش آمد و کلی تعریف کرد.
در خانه پدری به نظر میرسد تمام پروژه این است که کارگردان میخواهد بگوید این خانه قبرستان است. این خانه باید کوبیده شود و توسط سیاست نئولیبرالی، بازسازی شود. در فیلم خانه پدری مردم متهم هستند. در فیلم «پرده آخر» به ما نشان می دهد که کل پروژه یک نمایش است که بازیگران را استخدام کرده است تا خانه را زشت جلوه بدهند. دختر جوانی را دیدم که بعد از دیدن فیلم «خانه پدری» میگفت از خانه های قدیمی میترسم. این فیلم شهوت انهدامگرایی را به سر حد خود رسانده است؛ برای همین است که میگویم این سینما تمدن سوز است.
سید محمد حسینی در پایان این برنامه اشاره کرد:آوینی معقتد است سینما تمدن ساز است و با تکیه بر ایمان و استفاده از ابزار نوین، باید فضایی فراهم شود تا ما از سیطره آمریکا بیرون بیاییم و فرهنگ و تمدن خود را به رخ دنیا بکشیم. ما دو جریان داریم که مورد توجه است، جریانی که جریان متشرع دین باور است و حکم قضائی برای مردم میکند و جریان دیگر آدم های سلحشور هستند، سلسله کهنه سوارها و عیارها؛ اینها حوزههای قصه خور هستند. ما کلی پهلوان داریم اما سینما علاقهای به این نشان نداده که بخواهد درباره اینها فیلم بسازد.
لازم به ذکر است برنامه نقد سینما، روزهای جمعه راس ساعت ۲۲ از شبکه پنجم سیما پخش میشود.
ارسال نظر